تست دی ان ای

برای از بین بردن، "او پیش بینی کرد. تا آن زمان، انتظارات ما از حریم خصوصی، با واقعیت جدید ایجاد شده توسط افزایش تست های DNA مصرف کننده مواجه خواهد شد. اما تا آن زمان، صدها و شاید هزاران نفر از افرادی مانند سنت کریل، مجبور به جمع آوری داستان های خانوادگی خود هستند، با این وجود آنها می توانند آزمایش DNA انجام دهند. بهترین کمک، که بسیاری پیدا کرده اند، یکدیگرند. "سحر، 54 ساله، از عضویت در گروه DNA NPE می گوید:" بهتر از درمان بود. " "من درمان کردم این کار نمی کرد. »(اقیانوس اطلس موافقت کرد که تنها نام هایی را که به خانواده ها و خانواده ها مربوط نمی شود، شناسایی کنند.) درمانگران، دوستان - همه آنها دچار مشکلی بودند که چرا این وحی بسیار مهم است. هنگامی که داون به دوستان نزدیکش گفت که پدر بیولوژیکی وی دارای میراث ایتالیایی بوده است، آنها درباره ساختن کانولا شگفت زده شدند. او می گوید "آنها گرانش را نمی فهمند." او خود را کاملا درک نمی کند تا زمانی که به او اتفاق افتاده است. سپیده تمام عمر خود را صرفا متذکره کرده بود، پدرش پدر بیولوژیکی او نبود، اما وحی هنوز هم او را ناراحت کرده بود. او می گوید: "همان پایه ای که من فکر می کردم من از زیر من پاره شد." "تا آن لحظه، من تا به حال هیچ ایده ای را نمی دانستم که چه مقدار سهام من را به خانواده من برای شناسایی و پیدا کردن که من بود." در گروه فیس بوک که سنت Clair در حال حاضر با چند مدیر اجرا می شود، او استرس است که این گروه نیست جایگزین برای درمان او از کمک حرفه ای برخوردار است، حتی به من در طول تلفن توضیح می دهد که چگونه برای کمک به مشاغل رایگان، برنامه های کمک کارمند را پیدا کنید. اما به عنوان خالق گروه، او تبدیل به یک قبیله مادر-مادر مشاور گورو. اعضای گروه مارتن های خود را تکرار می کنند (ما یک راز کوچک کثیف نیستیم) به من برگشت. و اغلب جملات را با "کاترین می گوید ..." آغاز می کنند، قبل از تقدیر کمی از توصیه های او، خواندند. از آنجا که او آموزش های حرفه ای برای این را داشت، از سنت کریل خواسته شد و خندید و گفت: نه. اما او در خانواده ای بزرگ شد که بچه های زیادی را پرورش داد و مراقبت از یک خواهر کوچکتر که با فلج مغزی پذیرفته شده است به او آموخته است که اجازه خشم را بگیرد. و او این را در گروه فیس بوک تقویت می کند، به سرعت حذف نظرات ناقص. او می گوید "خشم تنها به شما آسیب می زند." "به همین دلیل است که من با گروهم به شدت فشار می آورم." لیزا، 44 ساله، اعتراف می کند که هنوز تلاش می کند که این خشم را از دست بدهد. او همیشه در خانواده اش احساس غرور می کرد. موهای او، که او همواره صاف بود، طبیعی بود، خوب و قرمز، پوست او تاریک است. او می گوید: "مردم فکر می کنند من اسپانیایی هستم و در خیابان اسپانیایی صحبت می کنم." بنابراین، هنگامی که یک آزمایش DNA در سال 2015 نشان داد پدر بیولوژیکی او احتمالا آمریکایی آفریقایی بود، به جای آن کلیک کرد. اما مادرش این را انکار کرد. "او به من پاسخ نمی دهد. او موضوع را تغییر می دهد، لیزا یادآوری می کند. هنگامی که او فشار می داد، مادرش شکست خورد، گفت که خانواده را نابود خواهد کرد و پدرش - مردی که با آن رشد کرد - می تواند او را بکشد. او حاضر به گفتن چیز دیگری درباره پدر و مادر بیولوژیک لیزا نیست. لیزا نمی خواهد رابطه او را با پدرش که او را بالا می برد نیز تحت فشار قرار دهد. او می گوید: "من هرگز نمی توانستم قلبم را بشکنم، اما امتناع مادرش از صحبت کردن او را ناراحت کرد. لیزا می گوید خواندن داستان های مشابه دیگران در مورد مقابله با پدر و مادر خود، باعث شده است که آن را آسان تر کند. او می خواهم میزبان ملاقات با اعضای گروه DNA NPE دوستی که در نزدیکی او در پنسیلوانیا زندگی می کنند. لیزا همچنین خودش را برای یافتن پدر بیولوژیکی خود تعیین کرده است. او می گوید: "من فقط می خواهم بدانم او چه کسی است." "من فقط می خواهم یک تصویر را ببینم." آزمایش DNA با پسر عموی او در کالیفرنیا همراه بود. با ساخت "درخت های آینه" - تکنیک Genealogists ژنتیک برای پیدا کردن اجداد مشترک استفاده می کند - او فکر می کند او یکی از پدربزرگ و مادربزرگ خود را پیدا کرده است، اما او هنوز نمی توان به طور دقیق مشخص یک مرد به عنوان پدر او. کتی 55 ساله نیز در مورد او به من گفت اشتیاق به دانستن بیشتر در مورد پدر بیولوژیک او. با گذشت زمان او در مورد پدر و مادر خود را از آزمایش DNA گرفته است، او تا به حال از بین رفته است. او در نشریات Newspapers.com در مورد گروه قدیمی اش از دهه 1940 پیدا کرد. او از شهر دیدن کرد، جایی که او خیلی بزرگتر از او بزرگ نشده بود. و هنگامی که او یک بازیگر را آموخت، او را در یک فیلم سالهای 1990 به نمایش درآورد، او آن را به شدت تماشا کرد، و بازیگر بازیگری را برای سرنخ هایی به مرد واقعی مطالعه کرد. او می گوید "این نزدیک ترین چیزی است که من داشتم." مکالمه برای مادرش آسان نیست، زیرا کتی مظنون به رابطه با پدر بیولوژیک او بود، زمانی که او در منزل وی بود. همچنین با خواهرانی که نزدیک مادرشان هستند، اختلاف نظر وجود دارد. "خواهران من بیرون رفتند. آنها نمی خواستند که من چیزی بگویم، "کتی می گوید. "آنها گفتند راز آن را نگه دارید. چرا شما نیاز دارید؟ چرا درب را باز کن چرا کرم را می توان باز کرد؟ "St Clair برای این موقعیت ها یک مونترا نیز دارد. "من متاسفم،" او می گوید: "من علت مشکل نیستم. من نتیجه آن هستم. "با این حال، او با تحسین همتایان این آیه ها می تواند باعث شود. "شما باید سعی کنید خودتان را در جایگاه این شخص قرار دهید که نابینا باشد. یک بزرگسال وجود دارد که فرزند آنها است که هرگز نمی دانستند